یکی دیگر از استدلالهای موجود برای توجیه فاعلیت جنسی نر نسبت به ماده برتری بدنی مَرده. تئوری ای برای پروسه ای که به تنومند تر شدن مرد منتهی شد به نظرم می رسه که با تئوری مرسوم "شکارچی بودن مردا و بچه داری زنان"( بصورت مدرن تر "خانه نشینی مرد و حضور مرد در اجتماع")، متفاوته. تئوری مرسومی که به نظرم دارای دور مرغ و تخم مرغه: چرا که تو نمی تونی تعیین کنی ابتدا "مردا چون قوی تر بودن نقش شکارچیو بر عهده گرفتن" یا "به دلیل شکار مردا قوی هیکل تر شدن". اما تئوری من:
برای تولید مثل یعنی تجمیع خصوصیات دو جاندار در یه جاندار به هر حال باید سهم دی ان ای یه طرف با سهم دی ان ای طرف مقابل درون عمقی به حد کافی امن از بدن یه طرف تماس پیدا کنه. برای برآورده شدن این هدف آلتی بیرون آمده در تقابل با آلتی دالونی شکل(برای هدایت دقیق بسته وراثتی به سمت هدفی جاسازی شده در عمق) لازم به نظر می رسه. لازم به یادآوریه که صفتی آلت بیرون زده هم برای راه یافتن به درون طرف مقابل اجتناب ناپذیره. جال می رسیم به مشکلی که این آلت بیرون زده چقر می تونه دچارش بشه: به شکل تیر یک سر درگیری است که در محل اتصال آن به بدن نسبت به گشتاور بسیار حساسه. یعنی هر نوع نیروی عمود بر امتداد تیر(کیر) در محل اتصال اون با بدن گشتاور زیادی تولید می کند که منجر به صدمه خوردن بافت غضروفی می شه. این نیرو در فعل و انفعال سکس محتمله. اینجا می رسیم به جایی که نقش متحرک و ثابت در سکس بر اساس مقتذیات فیزیکی تعیین می شن: طرف دارای آلت بیرون زده متحرک شد چرا که خودش می تونست زوایا را بر اساس درد خود بهتر تنظیم کنه. یعنی اگر طرف دارای آلت فرو رفته متحرک بود، صدمه به آلت ابعاد گسترده تری پیدا می کرد؛ به دلیل اینکه در صورت حرکت اشتباه درد ناشی از آن را حس نمی کرد و سیستم کنترلی لازم برای خود تنظیمی، فید بک نمی داشت .
می شه اینجور این تصور را بسط داد که ابتدا زن و مرد هم جسّه بودن. به دلیل بالا طرف دارای آلت بیرون زده(نر) در سکس متحرک اصلی شد. بدیهیه که تحرک نیاز به انرژی داره و مرد با النسبه عضلانی تر توانایی برآوردن تعداد بیشتری سکس رو داشت و این باعث می شد نسبت به ضعیفترها(از نظر بدنی) بتونه بطور گسترده تری ژن خودشو پراکنده کنه و این منتج به عضلانی تر شدن کلیت نرها شد. و در نهایت به دلیل عضلانی تر بودن نقش شکارچی به او رسید.
اما هدف من از تمامی این بحث: چیزی که بطور منطقی از مطالب فوق قابل استنتاجه اینه که حجیم تر بودن عضلات نرکه نتیجه متحرک بودن نره، نه تنها ریشه در برتری اون نداره بلکه از ضعف شکلی آلت تناسلیشون نسبت به ماده ناشی می شه...
پ ن: پوچ عزیز بحث من دقیقا سر همینه که ما در استدلال به ذهنیت خودمون اتکا می کنیم که در استدلال صرفا منطقی ذهنیت پیشین سمّه. این رو فک کنم تو پست بعدی توضیح دادم. حتی همون حاملگی هم اگه با یه نگرش دیگه ببینیش تواناییه نه زمین گیری همونطور که در دوران مادرسالاری عامل سالاری زنا بوده.