سر خلا باسن لخت
آفتوبه
Friday, July 28, 2017
در محضر کشیش

یک ترن آف بزرگ در زندگی من هست که هم غیرفمینیستی(حتی غیر انسانی) است؛ هم انقد دروپیکرش بازه که بعیده کسی در طول رابطه اش با من بتونه مرتکبش نشه: اونم اینه که پارترم تحت هر شرایطی تو فضای جنسی شده بینمون دست رد به سینه ام بزنه. حالا این امتناع میتونه از بیرون کشیدن دستم از زیر سوتینش باشه تا "نه" گفتن به تو ریختن منی... البته میدونم مثلا انجام دومی عموما منطقی نیست، اما خب داستان اینه که کلا این قضیه منطق بردارم نیست. هرچند انتظارات پرریسک تر خیلی به ندرت پیش میاد(شایدم اصلا درمورد یکی پیش نیاد)... اما وای به روزی که پیش بیاد و تامین نشه... حتی خیلی وقتا این عقب کشیدنا صرفا مقطعین و در نهایت با مبادرت خود طرف به از سرگیری قضیه(چون تو چنین شرایطی من دیگه میرم تو لاک انفعال)، در ظاهر امر ختم به خیر به سکس حسابی شه. اما اون کدورته از دل من با این چیزا پاک نمی شه و میمونه. انگار یه چیزی خراب میشکنه، خراب میشه درونم. به ایجاد یه سوراخ ریز تو بدنه سدی بزرگ میمونه که دیر یا زود به نابودی کلیتش میانجامه.

خلاصه که متاسفانه انگار چنین هیولای خودخواه تملک طلب حاکم سائقه جنسی منه که کلا هضم "نه" تو کارش نیست(البته اینم بگم که متقابلا از نظر جنسی نه هم نمیارم و طرف رو صاحب شق جنسی بدنم میدونم). اما به هرحال تملک مطلق تصمیم گیری در مورد بدن پارتنرم رو میخواد.  یکی از دلایلی که من خودم رو پارتنر بسی مزخرف تری میدونم از دوست برای دخترا همینه. تامین چنین شرط دریافت سرویس تمکین مطلقی عملا ممکن نیست. خواستنش هم قباحت اخلاقی داری. و در صورتی هم که به این دلیل ترن آف شده باشم، به دلایل فوق الذکر نمیتونم به طرف منعکسش کنم. چون واقعا تقصیر طرف هم نیست که مساله رو به شکلی که موجب خودسرزنشگریش بشه برگردونم بهش. درنهایت سکوتی ممکنه نصیبش بشه که میتونه از جنبه دیگری شکنجه روحی محسوب شه.

اینم بگم که رعایت مواردی که خودم رجریانش قرار دارم بحثش فرق میکنه با نه شنیدن بر مبانی مبهم. مثلا اگه طرف کسالت جسمی داشته باشه یا ببینم آلت جنسیش خیس نشده یا... اینطور دیو ظالمیم نیستم که به هر قیمتی از جمله آزار دادنش، بخوام بکنم!. اما بهرحال باید این تصمیم بازم از من بر اساس دانسته هام دربیاد... نه بر اساس اختیار طرف مقابل...

پ.ن. این شامل همه موارد ممکن سکس نمیشه. اگه همخوابه مذبور، پارتنرم محسوب نشه، داستان فرق می کنه. البته شاید بشه اینطوری هم به قضیه نگاه کرد که اصن برای همین طرف پارتنرم نشده و داستانم با این غیرپارتنر همخوابه، در حد همون یکی دو سه باری سکس باقی مونده که نه و نو زیاد آورده و ناخودآگاهه متوجه این امر شده که اصلا با مزاجش سازگار نیست...