سر خلا باسن لخت
آفتوبه
Monday, October 16, 2017
در محضر کشیش

یه مدتی با هم قهر بودیم. بدجایی دست منو گذاشت تو پوست گردو. جلوی یه دختر تعارفدار جذاب  حفظ آبرو نکرد. کسی که به نظر انگ ذائقه من بود. قبلا اگه اینطور مواردی پیش اومده بود برای مسانی بود که همچین خوشم نمیومد ازشون و دلچرکین بودم نسبت به سکس باهاشون. البته ایشون توجیحات خودش رو داشت. مثلا دست میذاشت رو این نکته که طرف اصلا نوازش متقابلی نکرد از همون اولش حتی. یا هیچ حرفی که مبین خواستن و تمایلش باشه نزد و وارد هیچ دیالوگ فانتزی دار جنسی هم نشد. بعدم که سر استفاده زیاد من از دهان در امر پیشا سکسی حال منزجر ترن-آف طوری بهش دست داد. به زعم خودشون هرکدوم اینا به تنهایی کافی بود که در بهترین حالتش نیمه راست شن. البته من با این چوب روندمش که داره ضعف ناشی از سن و سال و از تک و تا افتادگیش رو توجیه میکنه و نمیخواد بپذیردش. حالا همین سرسنگینی ناشی از این منازعه باعث میشد اصولا تعطیل شه داستان بین ما و خب این رو من سندی میدیدم بر صدق حرف خودم که بصورت قهقرایی تایید میشد. افسردگی طور مزید بر علت شد و یه چند روزی انگار که نه انگار اصلا چیزی لای پاهامه جز برای شاشیدن و این شده بود تاکیدی بر قوام استدلال من در مقابل اون مبنی بر از کارافتادگیش.

اما کمیکه گذشت بر اساس یه سری بازیا که ناخودآگاهم هدایتش میکرد، متوجه این امر شدم که در همون حین معاشقه جناب مستطاب ناخودآگاه منم با ناخودآگاه اون دختر وارد دیالوگ شده بود و چیزی که بعدتر خودآگاه هم بهم گفت رو زودتر ازش شنیده بود. و در نهایتم این اون بود که کاری دستم داد که خودآگاهم اقدامی کنه که حرف اصلی رو بشنوم درست: این داستان بین ما برای اون دختر صرفا خوشی و گذران وقت بود. نتیجتا حس و علاقه ای درکار اون دختر نبود. و خُب ایشون در این زمینه ها حساسن. حق هم دارن. همیشه هم فرای سن و سال تا جایی که حافظه ام یاری میکنه، همین بوده خلقیاتشون. بجز استثنائاتی مثل سکس پارتنری صریح، تا کسی واقعا نخوادشون، براش درست درمون راست نمیکنن. ارضا که اصلا و ابدا. مخصوصا وقتی قضیه مبهم باشه؛ داشتم و دارم سکس پارتنری که ماجرامون بوضوع بعضا کردن همه. حالا هرکدوم به دلیل خودمون. اون مثلا به دلیل تحمل کمرنگی دوست پسری که دوستش داره. یا یه وقتایی حشری که میزنه بالا برای آزمون تنوع که متوجهش میکنه چقد به طرف بنده یا نیست. من بر فرض به همین به دلیل تست یه سری مسائل. مثلا رجوع بهش در همین دوره برای روشن کردن این مطلب که مشکل ذاتی سیستم جنسیمه یا اینکه باید دنبال دلیل خاص کمکاریش تو اون کیس بگردم. البته بوضوح بهش گفتم قضیه ام اینه مثل همیشه و اونم اوکی بود. البته که اینطور تستهایی هم در رسیدن من به نتیجه آرامشبخش حاضر کمک کرد. مخلص کلام از وقتی متوجه شدم حق با اون بوده و درکش کردم، با هم دوست شدیم مجدد و داره خوب کار میکنه.