سر خلا باسن لخت
آفتوبه
Saturday, December 31, 2016
مالیخولیا: از عدن تا عدم

زن‌ها هم هیچ جذابیتی برایم ندارند. به نظرم مذکرهایی می‌آیند که صرفِ گول زدنم تظاهر به مونث بودن می‌کنند. آرایش می‌کنند، ناز و غمزه می‌کنند، ضعیفه و آسیب‌پذیرنمایی می‌کنند و... شاید که مشاعرم مختل شده و به اشتباهم بیاندازند. نبینم همان پدرانشان اند که ریش و سیبیل تراشیده و ظاهرشان را به صد رنگ و لعاب مزین کرده اند... شاید ترغیب شوم... تا شاید که جفت‌گیری کنیم... عالم هولناکی است، میان دیگر عوالم، جنسیتی که من در آن سیر می‌کنم. 

[اما تو و فقط تو پدر نداشتی حوا. نرینه‌ای که بخواهد گرگیت خویش را در پوست لطیف برّه‌سان‌ات توامان پنهان و بازتولید[مثل کند. همین حکاک پیشانی‌نوشت من شد مبین ابدی شدن جستجوی تو؛ یگانه‌ی دردانه‌ی هستی که نیستی؛ عیسی مسیحی مادینه که نطفه‌ات را روح‌القدس در بطن بکارت خلقت بسته و به صلیب خیالم کشیده.

شاید ادامه داشت...