زنان تنوع طلب و آزاد از نظر جنسی که قائل به پلیگامی اند و با طبیعت و غرایز خودشون تعارف ندارن هم از نظر من بسیار تحسین بر انگیزن و هم مطلقا جذاب[از نظر جنسی]. اما من یه مشکل اساسی در ابراز و پیگیری این علاقه ام دارم: اغلب مردای دیگه هم به این زنا تمایل دارن. اما حدس من اینه که دلیل اغلب اونها نمی تونه مثل دلیل من(جذابیت مطلق یک زن آزاد) باشه و طبیعتا باید دلیل عملگرایانه ی سهل الوصول* بودن انگیزه اکثریتی از اونها باشه(چیزی که اون روی سکه رویکرد من در مسائل جنسیه که دوست دارم پروژه های سخت برای خودم تعریف کنم). از اونجایی که بر اساس زیبایی شناسی جنسی من این دو انگیزه یعنی جذابیت مطلق و سهل الوصولی رسما دو قطب مخالفن(در کیس حاضر برای رفتن سمت دختران مطلقا آزاد جنسی )، من بسیار سختمه همونی باشم که خودمم چون نتیجه عملا شبیه هم در می آد(خود تمایل به سمت این تیپ دخترا). از طرف دیگه اگه احتراز هم کنم، امکانش زیاده از همون منظر انگیزشی مورد این تحلیل اشتباه قرار بگیرم که فقط بلف جذابیت دخترای آزاد رو می زنم و عملا نوبت خودم که می شه تاب یه زن آزاد که به من محدود نشده رو ندارم که اینم اصلا چیزی نیست که بهش تن بدم. خلاصه که معمولا در مواجهه با این دسته از زنان جذاب کار شاقی از نظر ذهن خودم در پیش دارم
* اغلب هم این تصویر سهل الوصولی بیشتر یه سرابه مخصوصا برای کسی که صرف این مساله اپروچ داشته باشه. چرا که با توجه به سطح تفکر پایینی که به این برداشت منجر می شه، احتمالش کم نیست اصولا مورد پسند طرف مقابل قرار نگیره و بر خلاف تصور اون فرد آزاد جنسی قرار نیست به هر خری که از راه رسید پا بده؛ بالاخره مزاج و سلایق جنسی خودش رو داره که باید در پارتنرش به هر حال تامین شه. فرقش اینجاست که اگه تامین شد دیگه درگیر تابوها نیست و با خودش تعارفات نداره و تریپایی مثل زن همه ناز و مرد همه نیاز یا با دست پس زدن با پا پیش کشیدن نداره