اندر حکایات ریش:
دوستی دست بر ریش شیخنا دن سیفون انداخت و گفت "چه باحاله... این حس رو می ده که به یه نماد جنسی دست می زنی" شیخ در جواب آمد" زنهار که در امتداد این طلب فیض به سهو نماد رجولیتی دیگر را بدست گیری و هم اینچنین چنگ زنی که آن تاب این ندارد و در چنین مغاکی به جلد ریق رحمت سر کشد!"
دیگری که تابهای مویش را روی پیشانی به دلبری(نه از شیخ که بطور کلی) افشانده بود، پرسید "موهاتم وقتی بلند می شه همینجوری مثل ریشات وزوزیه؟" از شیخ جواب بر آمد که "مگر جنس موهای سر تو و پشم فرجت یکی است؟"
چرا کتاب تان را چاپ نمی فرمائید استاد
اسمشو هم بزارین
جامع النورین فی بتون و الکونین
بخدا اونقد استقبال بشه که نگو
شاد باشی