سر خلا باسن لخت
آفتوبه
Tuesday, October 13, 2009
تو تحسین زبانی از جذابیت اعضایی که در عرف بار جنسی ندارن(حتی اگه برای من بیشترین نقش رو در تحریک شدن داشته باشن)، مشکلی ندارم. مثلا اگه لبخند یا مو(که ازجنبه سکسی تو ذهن من معمولا خنثی ان) یا فرضا دست و پا یا گوش(که تو ذهن من اعضایی دارای بار سکسی ان) یکی زیبا باشه، بهش می گم و در تحسین این زیباییهاش هیچ مانع ذهنی ای ندارم. اما اگه اعضای خاصی که در عرف بار جنسی دارن(هرچند دراغلب موارد بار جنسیشون از نظر من چندان بالا نیست) مثلا پستان، کون یا رانِ یکی به دید من زیبا بیاد، نمی گم. به دو دلیل برای این تفاوت رویکرد می تونم فک کنم که امیدوارم دومیش دلیل من باشه. اولیش که ناشی از پذیرش کلیشه های جمعی و در امتدادش حجب و حیای نشون دهنده ی یه انسان متشخصه. دومیش اینکه طرف بر اساس کلیشه ها من رو در رده "مردان هیز" طبقه بندی نکنه و در نتیجه احساس راحتیش رو در همنشینی با من از دست نده.
4 Comments:
Anonymous hesam said...
بهش می‌گم محافظه کاری... این روزها هم که داره از سر و کول دنیا بالا می‌ره این عادت. نه منم چندان آنارشیست (منظور همون تعریف عام و شایدچرند از آنارشیسم هست اینجا) نه که باشم. گاهی با این حس مبارزه می‌کنم. مثلا فضا رو محیای گفتن می‌کنم و سعی می‌کنم کمتر خودم رو سانسور کنم(البته اگه میلی به گفتن توم باشه). ولی گمونم اینام شر و ور مفته...به قول تو کاش دومی درست باشه

Anonymous Anonymous said...
This comment has been removed by a blog administrator.

Anonymous Anonymous said...
تن صدات و نوع جمله بندیت هست که هیزبازی یا صداقت رو معین میکنه. وقتی پارتنر من بهم گفت «هیچ میدونستی سینه های خیلی قشنگی داری» هیچ حس بدی نداشتم

Blogger don sifon said...
بهه! بحث پارتنر طبعا فرق می کنه چون حتی اگه بر اساس هیزبازی گفته باشه شرعا و عرفا کاملا پذیرفته شده است و کلیت حرفای من در این موارد مصداق نداره...