سر خلا باسن لخت
آفتوبه
Wednesday, June 03, 2009
- ببین عزیز دلم بیا اینجا روشنت کنم. لکاته ی پیرِ ج ا باز هم داره با هزار و یک بامبول از من و تو دل می بره. فعلا شیخ کروبی شده ممه های برجسته اش که به شدت ارکتتت می کنه. احمدی نژاد عشوه و نازشه؛ همون دافعه نسبت به یه جزء که تو رو در امتداد نفی اون تریپِ طنازی، به سمت کلیت ماجرا می کشونه؛ محسن رضایی هم یه آرایش غلیظه جنده واره که طرف به خیال اینکه تو رو جذب کنه کردتش اما در عمل از اون بُعد تاثیر چندانی نداره که هیچ تازه ممکنه کمی هم ضد تحریک باشه ؛ البته اینم می تونه واسه اینکه زیاد دور نگیری و نزنی نوندونیش رو از کار بندازی، مفید باشه؛ عاقلان دانند... و اما موسوی... در نهایت میرحسین واژنیه که بعد همه ی این دمبل دستکا و موش و گربه بازیا قراره به وصالش نائل شی و آلت معترضه ات واسه 8 سال دیگه توی تراوشات خودش چُرت بزنه. می مونن تحریمیا که جلق زدن رو ترجیح می دن که به قول خلاصه به قول اهلش گفتنی: "یه یا حسین تا میرحسین". می مونن تحریمیا که در این شرایط به جلق اکتفا می کنن که باز به قول اهل فضل و کمال: "پای استمنائیون چوبین بود".
- حالا نرخ این جیم الفِ لکاته چنده؟ به وُسع ما می خونه؟
-!!!
- اورال چی؟ ساکم می زنه؟
- والا جوون اینا کله گنده تر از این حرفان که کیف و ساک بزنن. اینا کَلون از جیب مردم می خورن. نِی های غول آساشون رو انداختن تو نفت و در حالی که لب ساحل هاوایی لم دادن و دافای بیکینی پوش رو دید می زنن، به یاد لبان تشنه ابوالفضل هورت هورت می مکنش.