kollan pas shoma yek adame dokhtar baze herfeyi hasti....va har chand mah doostdokhtarat ya be ghole khodet partner hato avaz mikoni...va eshgh barat bi ahammiate...albatte agar tarifet az eshgh ajib nabashe!az posthat maloome! pas shoma yek iroonie 100%khalesi ba tamame sefate pesaraye irooni...chand gfe boodan... va baha nadadan be zan ha! faghat harfesho mizani ke feministi ta hodoodi va zan ba mard barat farghi nadare!!!!!!!

man ino too mardaye irooni didam faghat...vaghti az iran raftam fahmidam in sefate bareze pesaraye irane!hatta bazi doostaye kharejim aam az oroopayi o amrikayi vaghti esme pesaraye irooni miad akhmashoon darham mire va hamino migan....unfaithful....amma bad az chandin bfe irani dashtam dar iran va raftan be us ,va doosti ba pesaraye amrikayio oroopayi ke 2 ta bishtar naboodan manie vagheyie baha dadan be zan,va eshgh va arzesh gozashtan ro fahmidam.....vaghti 9 sal ba yeki mimoonan va zendegi mikonan va badesh ham ba oon ezdevaj mikonan va jalebtar inke too zendegishoon nahayat 3,4 ta gf dashtan ke 3 tashdorane dabirestan boode va 1i ham az 20 ta 30 salegi....nemidoonam in raftare pesaraye irani ellatesh chie...vaghan nemidoonam va moteassefam.

خیر دوست عزیز من اصلا آدم حرفه ای ای نیستم! اگه بودم می تونستم رابطه ای که مشکل دار شدنش اینجور غمگینم می کنه رو نگه دارم! اگه اینجوری بودم این تنوع در زندگی(از بین رفتن یه رابطه و امید به رابطه های بعد از این) شادم می کرد نه اینکه کارم به غر غر بکشه!
راستی من کی گفتم چند جی افه بودم؟ اتفاقا در زندگی من تا امروز سابقه نداشته در آن واحد با بیش از یه نفر باشم(هرچند در این زمینه از نظر اخلاقی ممتنع ام؛ اما به دلایل عملی نبودن این مساله برای ذهنم، هیچوقت چنین رویکردی نداشتم). طبعا طبق هیچ تعریفی به این نمی گن آنفیتفول بودن!
حرف شما هم درباره پسرای ایرانی بطور کلی درست نیست. مردای ایرانی بطور عام بیش از یه زن(زنشون) رو در زندگی نمی بینن و متوسط از آمریکا و کانادا خیلی هم کمتره. تازه همون زنشون رو هم از پشت عینک مردسالاری می بینن(در واقع نمی بینن). امثال من در اقلیت مطلق اند.
در نهایت ارتباط این مساله رو با مرد بودن خودم نمی فهمم! وقتی طرف مقابل من که زنه در به هم زدن رابطه نگم بیشتر به همون اندازه من در موضع تصمیمگیری بوده، این می شه نشونه مرد ایرونی؟(من که اصلا توضیحی ندادم چطوری شده شما به چه اخلاقی خودتون رو مجاز دونستی که قضاوت کنی بدون اینکه بدونی ماجرا چی بوده؟) نشونه زن ایرونی نیست؟ اتفاقا یکی از دلایلی که روابط من رو ناپایدارتر از بقیه کرده حساسیتم روی علاقه طرف مقابل به عنوان یه سوژه است و خیلی از اوقات که من رفتم سمت اتمام وقتی بوده که حس کردم ماجرا یه طرفه است... نکنه این پذیرفتن سوبژکتیویته زن از نشونه های مرد ایرونیه؟ نکنه احترام گذاشتن به اراده زن جزو خصوصیات مردای مردسالار ایرونیه و ندیده گرفتنش نشونه مردای مورد پسند شما در آمریکا و کانادا؟ هرچند من اصولا با این رویکرد جنسیتی دیدن مساله مخالفم.
در نهایت من که فک می کنم ذهنیت شما اتفاقا بسیار ایرونی زده است. ذهنیتی که دنبال دیدن همه چیز از عینک جنسیت و فرافکنی مشکلات به سمت دشمنی ابطالناپذیر به عنوان "مردای هرزه ایرونی" است. این نشون می ده اتفاقا شما با وجود حضورتون در اونجا هنوز میراث این فرهنگ رو حمل می کنین و متاسفم که تصویری که از زن ایرونی اونجا دیده می شه یه موجود شکاک و خودابژه بینه...

یک چیزی هست که همیشه در اکثر مردهای ایرانی بوده...ترس از پررو شدن دختر مقابل!!!!این اون چیزیه که اینجا نیست....این غرور این برتر بینی....نگفتن ببخشید...اینکه من همینم می خوای بخواه می خوای نخواه!!شایدم من تجارب بدی داشتم...اما چیزی که در مورد علت رفتار مردای اینجا گفتی مطلقا در مورد ارتباط با زن ایرانی بود...اما من رابطه هایی رو با زن های خودشون رو هم دیدم....پس اینجا دیگه قضیه فرق داره...حالا این جمله ی تو باز نشانی از همون فکر های ناجور مرد ایرونی و فرهنگ مسخره ایه که میگی ازش بیزاری...همینکه من در بالا گفتم که همش پسرای ایرونی مواظب پررو نشدن دخترا هستن و اینا جمله تم اینه:"فرضا دختره برای جلب توجه ناز می کنه و می ره تو تریپ، اما طرف آمریکایی فک می کنه "آخی پارتنرم ناراحته... برن ببینم چی شده؟" و به خاطر انسان دوستیش می آد ازش سوال می کنه. اینجا هم دختره برداشت اشتباهی از رفتار طرف می کنه و فک می کنه نازش خریدار داشته و راضی و خشنود می شه"؛خوب حالا فرض کن یک دختر ایرانی با یک پسر ایرانی در ایران دوسته و دختره واقعا از چیزی ناراحته و بحث ناز کردن به هیچ عنوان نیست! اما من خودم این تجربه رو داشتم....در این موارد هم نه به خاطر انسان دوستی و نه چیز دیگر دلجویی در کار نیست!بلکه شاید به خاطر به قول خودشون تربیت کردن و درست کردن طرف مقابل رفتار بر عکسی رو بکنن!و فکر این رو بکنن که زیادی رو دادیم پررو شده داره ناز میکنه...باید بفهمه نازش خریدار نداره.....این دقیقا همون رفتار آزار دهنده ای هست که میگم...؛

البته من همه ی بار مسئولیت شکست رو به گردن مردها نینداختم...اما اون ها به خاطر داشتن پیش فرض ناجور از دختر ایرانی ممکنه رفتاری یکسان با دختر ایرانی داشته باشند.اما منی که از این جملات که زن همه ناز است و مرد همه نیاز حالم بد میشه و کلا از این تفکرات بیزار هستم آیا باید با اینگونه رفتار ها روبرو بشم....؟؟اتفاقا بر خلاف چیزی که گفتی هنگام دلجویی بوی فرندم اصلا اون تصور اشتباه رو نمکنم و می دونم علتش انسان دوستی و دوست داشتنه و هیچوقت در ذهنش نیست که با این کار امکان داره رفتار من عوض شه و از این به بعد به اصطلاح ناز کنم...؛در مورد مساله ای هم که اشاره کردی که تفاوت های فرهنگی و الگوهای سکسی و جنسی در این جا و در یک خارجی فرق داره و همین ابهامات و تفاوت ها طرف رو سکسی تر میکنه باید بگم اولا در مورد من که مطلقا پسر آمریکایی و اروپایی از نظر سکسی برام به پای ایرانی ها نمی رسند و برای من سکسی ترین پسر دنیا پسر ایرانیه و اون لذتی که در سکس با پسر ایرانی داشتم رو با اینها هیچگاه نداشتم...و در مورد طرف مقابلم باید بگم که اتفاقا اصلا از قشر رونده ای که تو میگی نیست و از نظر دخترای امریکایی یک مرد سکسی و جذاب تلقی میشه البته نه از نظر من! و بالطبع من هم یک دختر معمولی خوب بودم همیشه... و اینجا بحث اینکه شاید یک آدم غیر سکسی و عقب مونده جنسی در یک جامعه در جایی دیگر سکسی باشه و این ها هم نیست!؛ حرف من دید پسر های ایرانی به زن هست... که ظاهرا خودت هم قبول داری و شاید هم این جوری نیستی!؛ به قول تو من نمی دونم....اما آیا مدام گرل فرند عوض کردن حالا به هر دلیل منطقی یا غیر منظقی خودش یک رفتار عادت شده ی اکثر پسر های اونجا نیست...من در اینجا خیلی خیلی کمتر می بینم...و شاید مدت ها اصلا نمی بینم...حالا تو می گی اگر با خواست و اراده ی طرف مقابل هست ایرادی بهش وارد نیست و احترام متقابل هست..اما این خواست و اراده ی متقابل به قول تو چرا باید اونجا بیشتر باشه...کلا عوض شدن پارتنر...حالا به خواست هر کس...

دوست عزیز چرا انقد زن رو ابژکتیو می بینی؟ مگه پارتنر مونث آب نباته که پسر در موضع عوض کردن یا نکردنش باشه... به نظرم عبارت درست برای حرفی که می خوای بزنی اینه: رابطه در ایران ناپایدار ترن که در قشر خاصی از ایرانی ها که شامل من هم می شه حرفت درسته. اما دلیلش فرهنگ جنسی غلط اینجاست که یه رابطه مشکل داره نه اینکه یک طرف رابطه مشکل داشته باشه... همونطور که ناراحتی واقعی تو به دلیل این فرهنگ بر اساس کلیشه ها "ناز کردن" تعبیر می شه. سردی من به دلیل اینکه فرضا شنیدن "دوسِت دارم" از پارترم شده یا آرزوی دست نیافتنی می تونه به "خیانت و دنبال یکی دیگه رفتن" تعبیر بشه... کاری که مشابهش رو خود تو خیلی راحت در کتمنت اولت کردی... یعنی بی اینکه بدونی ماجرا چی بوده من رو بر اساس کلبیشه ای از پسر ایرونی بطور کلی زیر سوال بردی! در حالی که واقعیت اصلا این نبود و نیست. یعنی اصولا کس دیگه ای در زندگی من نبود(که اگه بود الان اینهمه تنهایی آزارم نمی داد) که این پایان رابطه به تنوع طلبی من تعبیر بشه. اما جنابعالی چشم بسته بر اساس ذهنیت برچسب رو چسبودنی در کون ما...

دوست عزیز حرفت از این نظر درسته که رابطه هام معمولا کوتاه از آب در می آن. اما این اصلا در شرایطی که من یه مرد نسبتا زنانه ام تو یه جامعه تقریبا مردسالار، طبیعیه... نه من به کلیشه های مرد(مرد زندگی، مردی که یه طرفه بهش تکیه بدی، مردی زیر سنگ آسیاب هم دم نمی زنه) که بطور کلی برای راضی نگه داشتن ناخودآگاه ذهنی دخترها لازمه، می خورم؛ نه می تونم برخورد بر اساس این کلیشه ها(همیشه در مذان اتهام بودن، کم توجهی دیدن که پیش فرض اینه که مرد باید اون رو در عوض سکس ارائه کنه و قرار نیست شامل حال خودش بشه!...) رو به این راحتی ها تاب بیارم. خلاصه معمولا یا به دلیلی اول طرف مقابل به هم می زنه یا به دلیلی دوم خودم یه ترکیبی از این دوتا و رو دور تشدید افتادنشون هه چی رو به هم می ریزه... طبیعتا تو این شرایط یافتن کسی که انگ روحیات من باشه کار بسیار سختیه. مطمئن باش عذاب این همه جدایی دردناک هم اصلا چیزی نیست که اگه به اراده ی خودم بود انتخابش می کردم...

راستی دوست عزیز...این یادم رفت: در ایران اتفاقا نسبت توجهی که پسر بر حسب نقشش باید به دختر بکنه بسیار بیشتر از برعکسشه... آیا اینکه تو به این تبعیض معترض باشی و اگر ببینی خیلی از کارها یه طرفه شده، مقاومت کنی، این می شه غرور؟ هرچند رابطه چرتکه انداختنی نیست اما نه دیگه تا این حد شور اینکه تو صد بار ابراز علاقه کنی تا طرف شاید یه بار یه "منم" تحویلت بده(چیزی که در روابط ایرونی ها از طرف دختر بسیار رایجه)...
اتفاقا من اصلا فک نمی کنم پسرهای ایرونی مغرورند... شاید برای یه پسر اروپایی-آمریکایی که تو زندگی اش با این مساله روبور نشده، این تفاوت فقط کمی عجیب به نظر برسه و نتونه فرای همه ی اینها رو بخونه. ما ایرونی ها می تونیم بخونیم چون با ایده ی جنسیتی پشتش آشناییم. اکثریتمون به دلیل منافعی که مجموعا این تبعیض برامون به همراه داره با روی باز این رو می پذیریم. اقلیتی هم مثل من چون چیزهای دیگه(چیزهایی زنانه تر مثل تا حد معقولی مورد توجه بودن) رو بیشتر از منافع میخوان، خُب نمی کشن... اسم این غرور نیست!

از همه این حرفها گذشته، این فرض که روابط در ایران ناپایدارن (ناپایدار به معنای کوتاه مدت) از کجا اومده؟ چیزی که من زیاد میبینم روابط معیوب و بسیار ناسالم بیش از حد کش اومدست و طرفینی که تحت تاثیر همین کلیشه هایی که سارا طرفدارشونه نمی فهمن از مدت ها پیش (واحد زمان:‌سال) نباید به رابطه بیمارشون ادامه میدادن.

These sizegenetics fatty oils helps during the thinning of your blood (lower viscosity), which in turn aids within circulation of blood all around the sizegenetics. Research have shown having a sizegenetics blood flow is among the most main factors in achieving stronger, stiffer erections.Onions - Well, many don't know but several of today's top researchers believe that onions are an essential food for sizegenetics circulation of a blood. It also aids inside of the prevention of blood clots. This carries an awesome advantage to increasing the circulation of blood onto the heart including the penis.
http://sizegenetics-reviewx.tumblr.com/