سر خلا باسن لخت
آفتوبه
Monday, November 24, 2008
تجربه من اینطور نشون می ده زنهای فمینیستی که زیادی در کلام روی زن بودنشون تاکید می کنن، اتفاقا اونهایی ان که به نسبت بقیه زنها(بیولوژیک) از مجموعه صفات به تعبیری زنانه(که به نظر من در کل از مجموعه صفات منتسب به مردانه بسیار مثبت تر ان) کمتر بهره بردن. کلید واژه هایی چون "ما زنا خیلی خوبیم" یا "یه بعد از ظهر کاملا زنانه رو گذروندم" و بطور کلی بکار بردن مکرر و بیش از حد متوسط(به نسبت بقیه زنا الالخصوص فمینیستها) واژه های "زن" یا "زنانه" در جاهای نامربوط از سیمپتوم های این حالته. خلاصه انگار این واقعیت که هرکی که در واقع یه چیزی رو کم داره ناخودآگاه با حرف زدن و زیاد به زبون آوردن کلمه در پی جبران کردنشه، تو این مورد هم مصداق داره.
پ ن: طبعا منظورم از مجموعه صفات زنانه تعبیر ناموس پرستانه "زن همه ناز و ظرافت و لطافت و..." نیست! منظور غلبه صفات انسانی ارزشمندی مثل دگر دوستی، هدف وسیله ای نبودن ذهن و... است به علاوه ی احتراز از صفات مردانه ای مثل خود سوژه بینی و تمایل به تحمیل روانی خود به جمع و اینجور موارد؛ که اولی در اینجور کیس ها کمتر از متوسطه و دومی تو اونها در مقایسه با بقیه توی ذوق می زنه. به علاوه منظورم حمله نوشتاری به اکتیو، غیر متعارف و آزاد بودن زناه با زدن انگ و برچسب مردانه نیست که شخصا چنین رویکردهایی در زنها رو هم به شدت دوست دارم هم تا جایی که ازم بر بیاد تایید و حمایت می کنم.
پ ن2: منظور این پست کسایی نیست که از جنسیتشون به عنوان زن لذت می برن؛ چراکه کاملا برام قابل درکه با جنسیت مونث خودت حال کنی(چون انصافا در مقایسه با مذکر جنسیت مناسب تریه)؛ اما تو بوق کردنش بحث دیگریست. البته حرفم این نیست که باید مخفیکاری و سرکوبی اتفاق بیافته که خودم از دشمنان سرسخت سرکوب درونی جنسی ام؛ حرفم اینه که این حالت در خیلی ها بطور معنی داری بیشتر از بقیه اتفاق می افته. اون هم بقیه ای که خودشون فمینیستن نه عامه مردم...
11 Comments:
Anonymous Anonymous said...
جمله ی اول ظاهراً مشکل داره... آدم دقیقاً برعکس اون چیزی که منظورته رو برداشت می کنه

Anonymous Anonymous said...
تو پاراگراف اول یه تناقض هست ،اگه
برداشت من درست باشه چنین چیزی گفتی
زن هایی که از صفات بیولوژیک زنانه بیشتری بهره بردن بیشتر در کلام تاکید روی زن بودنشون دارن...و و آخر پاراگراف گفتی انگار هر کس چیزی رو کمتر داره بیشتر سعی می کنه با حرف زدن در مورد اون کمبودشو جبران کنه. دو گزاره رو جدا از هم قبول دارم اما کنار به نظرم با هم جور در نمیان. چطور میشه کسی هم چیزی رو داشته باشه و هم کم داشته باشه؟
شاید هم مشکل تفسیره...
میم

Anonymous Anonymous said...
منظورم اینه که تفسیر من از حرف من اصلا اون چیزی نیست که می خوای بگی.

میم

Anonymous Anonymous said...
زنهايي كه كمبود دارن وقتي فمينيست ميشن اونو هي تكرار ميكنن و خوشايندشونه. درسته؟
راستش خيلي واضح نيست دن جان.
مثل اين وبلاگ نويسهايي كه دم به ساعت از زنها گزارش ميدن و سر آدم گيج ميره وقتي حرفاشونو ميخونه
مسلمه كه فمينيست ها با عادي ها فرق دارن كه اون فرق رو هم ميشه در فعاليتهاشون خلاصه كرد اما قبول كنيم كه نيازي نيست زن بودنشون رو به رخ بكشن.
بيش از حد گفتنش تصنعي ميشه . ديگه اثري نداره

نوشته هاي خوب شما گاهي پيچيده ميشه ديگه. بيشتر مطلب رو باز كنين ممنون ميشم

:_

Anonymous Anonymous said...
کامنت دومی رو خیلی قر و قاطی نوشتم. منظورم این بود که شاید تفسیر من از نوشته تو اصلا اون چیزی نیست که تو می خوای بگی. از اساس متفاوته.
میم

Blogger don sifon said...
ممنون از پی و میم عزیز به خاطر دقت نظرشون و شرمنده بابت نثر ناجورم؛ ببین آش چقد شوره که که حتی خودمم گاهی سر و ته جمله هام رو گم می کنم. خلاصه اصلاح شد!

Anonymous Anonymous said...
حب ظاهرا برای شما نظرگذاشتن و نذاشتنش یکیه و فرقی نداره. شایدم فقط اونایی رو که میخوای جواب میدی دن جان

Anonymous Anonymous said...
zana ya zena?!

Blogger don sifon said...
فرانی جان اتفاقا به خاطر نظر تو سعی کردم دستی به نوشته بکشم. هرچند فرق چندانی نکرد.. به علاوه بیشتر مخاطب معذرت خواهیم از نثر ناجورم تو بودی

Anonymous Anonymous said...
يه ماچ گنده

Anonymous Anonymous said...
يه ماچ گنده

فراني