آخرش نتونستم پیش خودم رای بدم که کدوم یکی از این دو رویکرد واسه وقتی که یکی بطور یه طرفه و به شدت ازت خوشش می آد، اخلاقی و مناسب تره: کات کردن طرف و دور شدن یا موندن تو موضع طبیعی و اصرار روی همونقدری که تو واسه اون هستی(مثلا یه دوست معمولی). متنفرم از اینکه رویکرد مهوع "جای یکی دیگه تصمیم گرفتن" رو با کات کردن یه طرفه پیش بگیرم. یه جورایی حس می کنم این کار گرفتن حق حیات اون آدمه. اون حق داره باشه و اونچیزی رو که دوست داره دوست داشته باشه و اگه خواست واسش تلاش کنه. تازه هیچ چیز صلب نیست و نمی شه منکر امکان تغییرات شد. اما در صورت ادامه ارتباط این خطر هست که این رفتار به تمایل تعبیر بشه. اتفاقی که گریزی ازش نیست چون ذهن عاشق ناخودآگاه پدیده ها رو اونجور که می خواد تفسیر می کنه. وقتی با وجود همه تلاشم و آگاهی از این مساله خودم خیلی وقتا دچار این مجعوج دیدن حقیقت می شم، چه انتظاری از بقیه؟ خلاصه فرای عذاب کمتری که کات کردن در مجموع واسه طرف داره، این حالت به شدت مهوع که به خاطر اتفاقی که به تو ربطی نداشته، سرزنش شی و گاهی مساله انقد سنگین شه که خودتم به شک بندازه که نکنه یه کرمی هم داشتی...
ميم