سر خلا باسن لخت
آفتوبه
Friday, October 31, 2008
همنشینی با کسی که برام جذابه می تونه خیلی سخت بشه. تو این شرایط روی تصویری که از خودم ارائه می دم خیلی حساس می شم. واسه همین همه اون حرفایی رو که در حالت عادی ممکن بود بزنم رو نمی زنم. خلاصه مجموعا کم حرف تر از حالت معمولم می شم. اماوقتی به این فک می کنم که "نکنه طرف مقابل این کم حرفی رو به نارضایتی از همنشینی با خودش" تعبیر می کنه؛ تعبیری که طبعا کاملا برعکس اونچیزیه که تو ذهنمه، هم به این دلیل که خودم رو مسئول ارائه تصویر درستی از خودم می دونم هم به این دلیل دیگه که نمی خوام به خاطر این رویکردم ازم دور شه، تا اونجایی که ممکنه به خودت فشار می آرم که حرف بزنم. و خُب معمولا به دلیل عدم تمرکز دری وری می گم. اگرم دری وری نگم، به دلیل وسواس ذهنیم حرفام به نظر خودم دری وری می آد. به هر حال پشیمون می شم و دوباره می رم تو لاک سکوت و باز همه پروسه از ازسر...
2 Comments:
Blogger ME said...
چقدر وقتی از یکی خوشت میاد با خودت درگیر میشی البته تا یه حدودی طبیعیه ولی دیگه نه در این حد

Anonymous Anonymous said...
با آدمایی مثل تو خیلی حال می کنم
ففط یه ذره ... بی تربیتی! جون من! آخه پسر به این با حالی و فهمیده ای یه کم تمیز تر صحبت کن
می دونم هیچ توجهی به حرفم نمی کنی ولی ممنون که تا ته خوندیش