من با "لاست"(سریال پر آوازه این روزها) دیدن مخالفم. نه به این دلیل که وقت تلف کردنه، که خودم یکی از علافان قهارم... اما فرق علافی من با علافی ای که لاست نمادشه اینه که علافی من سیستماتیک نیست... درسته که روزی 4-5 ساعت مفید بودن واسه من نهایتشه؛ اما لااقل هیچ روش سیستماتیکی برای کشتن وقت ندارم. تو می شینی لاست می بینی تا زمانت رو بگذرونی بدون اینکه به شرایط ناجورت فکر کنی. شاید این مساله فرضا درباره رمان خونددن هم صادق باشه اما فرقش اینجاست که شاید زمان خوندن رمان از فضای فعلی خارج شی اما آخرش با دستی پرتر برای مبارزه با فضای مزخرفی که ازش فرار کردی، بر می گردی. ایده های جدید؛ قلمی قوی تر؛ ذهنیتی متفاوت و... در واقع برای من فرق "لاست" با اتلاف وقت فعلی، فرق اعدام(کشتن سیستماتیک در این کیس زمان) با کشتن اتفاقیه یا حتی ترور آنارشیستی سرکوب گره.
اما خوب آدميزاد معمولاً به يه زماني احتياج داره كه به شرايط ناجورش فكر نكنه.
اتفاقاً واسه اون كار هر چي سريالش تخمي/تخيليتر باشه بهتره. كه لاست هم اينطوريه. حتي عرفانش هم در حد سرگرمكردنه، نه عميقتر.