دو حالت داره: یا طرف مقابلم یکیه از قماش خودم که طبعا خیلی ترسناکه. به عنوان پارتنر من واقعا انتخاب وحشتناکیم و اصلا تصور اینکه با یه ذهن مثل مال خودم طرف باشم، پشتم رو می لرزونه. یا طرف مقابل باهام متفاوته(مثلا تیپ آدم نایس و کِیرینگ) که اصلا منصفانه نیست اون رو با یکی مثل خودم طرف کنم و وجدانه یقه ام رو می گیره. تازه اگه بتونم وجدانه رو هم خفه کنم، اینجور آدمها به ندرت برام سکسی می شن. خلاصه این یکی از تناقض های ذهنی ایه که تو زندگی جنسیم مشکلات عدیده ای ایجاد کرده.
پ ن: معمولا انقد سیاه و سفیدم نیست که یکی مطلق این باشه یکی اون. اما دریاره یه نفرواحد هم این ماجرا صادقه؛ وقتی روی سکه متفاوت رو نشون می ده می رم سمت عذاب وجدان و وقتی روی سکه شبیه خودم رو نشون می ده می ترسم و در هردو حال ذهنم بالاخره یه مستمسکی واسه خراشیده شدن داره.