در امتداد پست قبل یکی از رفتارهایی که همیشه تو بقیه تقبیحش می کنم ولی در واقع به طرز اگزجره ای خودم شاملش می شم، اینه که روان مردم رو می ذارم رو میز تشریح و پایین تا بالاش رو با بی رحمی کامل(بی رحمیم در قضاوت علی الخصوص درباره خصوصیاتی که یا داشتم یا دارم بیشتره به دلایلی که تو همون پست قبل توضیح دادم) تحلیل و قضاوت می کنم . کاری که اگه یکی باهام بکنه به شدت حالم بد می شه؛ یه چی تو مایه های عریانی زورکی و نتیجتا به نوعی رِیپ ذهنی. البته یه چیزی شاید کمی گناهم رو سبک تر کنه هرچند به هیچ وجه تطهیر نمی شم اینه که این پروسه ذهنی معمولا ناخودآگاهه اما ریشه در خودبینی عمیق و شدیدی داره که خودآگاه یا ناخودآگاه این همه از بالا دیدن همه چی در هر حال نابخشودنیه...
...
سه سال از اولین باري که در 22 خرداد مقابل دانشگاه تهران جمع شدیم تا به تبعيض آميز بودن قوانين علیه زنان اعتراض کنیم ،می گذرد.سال بعد تجمع میدان هفت تیر در 22 خرداد 85 ، به دستگیری بیش از هفتاد زن و مرد خواهان برابری جنسیتی انجامید. و در 5 شهریور همان سال شرکت کنندگان در این تجمع،کمپین یک میلیون امضا را به عنوان حرکتی مسالمت آمیز ،برای تغییر قوانین نابرابر آغاز کردند.کنشگران اين طرح بزرگ با در دست داشتن بيانيه اي که خواهان رفع تبعيضات قانوني از زنان ايران است، در مکانهاي عمومي، خصوصي و نيمه خصوصي اطراف خود به جمع آوري امضا از شهروندان ايراني مي پردازند، شما هم مي توانيد اعتراض خود را به اين قوانين نابرابر با امضا بيانيه و جمع آوري امضا هاي بيشتر براي بيانيه ابراز کنيد.
براي پيوستن به جمع بزرگ اعضا کمپين يک ميليون امضا با اين آدرس تماس بگيريد :
forequality@GMAIL.COM