امروز تو یه صحبت دوستانه با جذاب رمان روسی خون متوجه این نکته شدم که خیلی از حالات عجیب غریبش این مدت به این خاطر بوده که نمی دونسته رفتار من رو به چی تعبیر کنه. نمی دونسته آیای واقعا علاقه ای تو ذهن من هست یا توهمات خودشه. جدا از بامزگی این مساله که مثل اینکه توهمات تو ذهن من بوده نه اون، نکته ای که به ذهنم رسید اینه: برای ایجاد جذابیت و رابطه یکی از تاکتیک های موثر اینه که با حرفها و رفتار دو پهلو بدون اینکه بند رو آب بدی کاری کنی که اینکه تو ذهن تو چی می گذره بشه یکی از دغدغه های ثابت ذهنی طرف. همین حضور ذهنی ممتدت حالا به هر بهانه ای که شده می تونه برای طرف مقابل از طریق عادت ذهنی جذابیت ایجاد کنه. هرچند من دقیقا نمی دونستم تو ذهن اون چی می گذره ولی بطور کلی می دونستم که دو پهلو ادامه دادن در نهایت مثبته. اما چرا من از این جورحالات احتراز کردم و می کنم؟ جدا از غیر اخلاقی به وضوح مردود دونستن بازی دادن ذهن یه آدم دیگه (که بر پایه ابزار فرض کردن کلیت وجودی انسانی یه فرد استواره) بر اساس اخلاق سختگیرانه شخصیم(برای دیگران لزومی نمی بینم به این اخلاق پایبند باشن چراکه اگه کسی برای تبدیل یه عشق یه طرفه به مدل مطلوب دوطرفه اش تلاش کنه، نمی شه به این راحتیا محکومش کرد به همین دلیل اگه کسی از من توصیه تکنیکی بخواد بهش می گم اینکار جواب می ده)، دلیل کارکردی و خودخواهانه دیگه ای هم در بینه: اصولا به نظر من اینجور جذابیت های ناشی از تکنیک و تاکتیک خیلی پوشالیَن و این پوشالی بودن حتی می تونه خطرناک هم بشه. در واقع وقتی رابطه به یه حالت روتین رسید اگه نگم همیشه در اغلب مواقع ترجیح می دی خودت باشی نه یه بند باز اجبارا همیشه متمرکز. مثلا خیلی وقت ها می خوای پیش پارتنرت راحت تا حداقلهای توانت کم بیاری و صادقانه همون باشی که هستی. اصلا پارتنر جزو تعریفشه که یار شاطر باشه نه بار خاطر. اگه رابطه ای بر پایه جذابیت کاذب باشه اینجور مواقع نه تنها رابطه به گا می ره بلکه امکانش هست به دلیل خالی شدن پوشالهای زیر پات ارتفاع زیادی رو از نظر روانی سقوط کنی و با مغز بری تو باقالیا... خلاصه من که با شنیدن اینکه این مسائل داشته تو مغز جذاب رمان روسی خون پا می گرفته، از رویکردم راضی تر شدم. من باید خودم براش جذاب می بودم که نبودم نه اینکه با تکنیک های روانی ذهنی جذابیت کاذب ایجاد می کردم.
البته اصلا ادعای این رو ندارم که اگه اون کارو می کردم حتما جواب می داد. در نهایت به هیچ وجه منکر تظاهرات سوبژکتیو طرف مقابل به عنوان یه انسان صاحب رای نیستما