خواب دیدم تو یه بغل گرم و نرم و سکسی آروم گرفتم و سرم توی سینه های نرمشه و دارم تنش رو بو می کنم. آغوشی بود بین مهربانی و آرامش مادر و جذابیت و سکسی بودن زن یا در واقع یه چیزی که هردوش رو شامل می شد(تو عالم خواب می دونسم صاب بغل ده پونزده سالی ازم بزرگتره). مشکل اصلی ام اینجا بود که لحظه ای رسیده بود که باید سرم رو بالا می آوردم... با تمام وجود می خواستم ببوسیدمش اما نمی دوستم لبهاش رو ببوسم یا پیشونیش رو. وآخرین چیزی که یادمه اینه که در حالی که سرم توی اون آغش پذیرا بود، مستاصل سر این دو راهی تصمیم گیری مونده بودم
من هر وقت از این خوابا می بینم، وسط کار یهو داداشم میاد می گه باید بزاری منم بکنم. به خاطر این مسئله همیشه ناکام می مونم. به نظر خودم به خاطر جلق زدن بیش از حدّه