اینکه من تعدد روابط رو غیر اخلاقی نمی دونم با اونچه عملا تو زندگی کردم شدیدا فرق داره. فرقی که برای اینکه تناقض به نظر نیاد می خوام کمی توضیحش بدم. در واقع اگه خودم رو از بیرون نگاه کنم، دمیم که اگه قرار بر غیر یگانه بودن روابط باشه بیشتر به سمت اعداد کسری می رم تا اعداد طبیعی. یعنی یک سوم رابطه برام بیشتر راضی کننده است تا سه تا رابطه. حقیقتش اینه که ظرفیت اینجور مسائلم به شدت کمه. اما مساله ای که تناقض رو رفع می کنه اینه که من از پس خیلی چیزا بر نمی آم اما این دلیل بر غیر اخلاقی بودن نمی شه. اینکه من نمی تونم بیشتر از سی چهل کیلو وزنه بلند کنم(از پس یه رابطه اش هم از نظر ذهنی به زور بر بیام)، دلیل بر این نیست که یه وزنه برداری که 200 کیلو می تونه بلند کنه(تعداد زیادی رابطه بر قرار کنه) رو به خاطر این کار محکوم کنم. در واقع سهم من از طرفداری از عدم تعصب روی عدد "یک" در رابطه به احتمال زیاد اینه که با تعدد رابطه طرف مقابل مشکل نداشته باشم و بتونم از یه رابطه کسری که به احتمال زیاد در اون با دیگران شریک می شم، به اون حد از سبکی در رابطه که ایده آلمه برسم.