پیش از این گفتم دختری که برای رسیدن به سکس مطلوب نیاز به تلاش و جون کندن داشته باشه اصلا انتخاب من نیست. این شامل هردوی دختر باکره و کسی که به هر حال به دلیل نداشتن سکسهای متناوب راه رفت و آمد دول روون نشده، می شه. اما باور کن دلیلش این نیست که از کمک کردن به دیگران مخصوصا اگه اون فرد طرف خودم باشه بدم می آد. کاش می تونستم از پس اینکار بر بیام. اما مساله مربوط به حوزه ایه که تحت اراده خودم نیست. اینجور سکس های زورکی و آژان و آژانکشی ها واسه یه دخول ساده و بی فایده یا اره بده تیشه بگیر برای کمی جلو عقب کردن همراه با دیدن چین ناشی از درد روی پیشانی طرف، خود بخود ظرف دو سه بار همخوابگی سردم می کنه. اما این روند زده شدن از سکس و طبعا شریک جنسی اصولا در حیطه خودآه نیست که خودخواسته باشه. خلاصه این حوزه حوزه ای نیست که بشه اخلاقی و غیر اخلاقی رو درش تعریف کرد و انقد مساله غریزیه که نمی شه براش انسانی و غیر انسانی(درست و غلط از دید اومانیستی) تعریف کرد. با این حال من اقلب به دلیل تَرد یه آدم به دلیل نوع گذشته اش(بی تجربگی در سکس) دچار عذاب وجدان می شم اما دست خودم نیست ومتاسفانه چاره دیگه ای ندارم...
بعضی دردا تو سکس واسه دختر لذتبخشه