مشکل فروید در نظریه عقده ذکر اینه که مثل همه روانشناسا از نظر اجتماعی کوره. دختر بچه به این دلیل نسبت به آلت رجولیت حس کمبود می کنه که داشتن آن همراه با همه امتیازاتی است که پسر بچه داره. به علاوه اینکه بزرگترها در بازیها و شوخیهایشان بسیار روی اون مانور می دن در حالی که با آلت دختر از کودکی به صورت شی پنهان کردنی برخورد می کنند؛ پنهان کردنی که همیشه هم ارز خجالت و در نتیجه پلیدی است. به نظر من اگر همین رفتارهای اجتماعی برعکس بود، آلت بصورت زائده بی قواره و شرماوری می شد که بودنش مایع عقده بود. لازمه به این نکته توجه بشه که همیشه داشتن چیزی اضافه در بدن به دلیل مثبت بودن وجودیْ باعث داشتن حس مثبت نمی شه. مثلا وقتی شما غده ای بی خطر داری، به هیچ وجه به خاطر داشتن چیزی اضافه بر دیگران از نظر روانی حس برتری نمی کنی و دیگران هم دچار عقده نمی شن...