خیلیا بر ای عقیده ان که گفتن "دوست دارم" در رختخواب کار مناسبی نیست؛ چراکه یه جورایی معامله است یعنی ابراز محبت در برابر دریافت سکس. اما من با این موضوع مخالفم: اولا تو با رفتار بر این پایه ذات معامله بودن رو در ذهنت بازتولید کردی با این هدف که باهاش مخالفت کنی؛ در حالی که اگه واقعا چنین تصوری به تو راه نداشته باشه، اصلا به این چیزا فک نمی کنی. به علاوه در ذات انسان می دونم که در زمان سکس علاقه اش گُل کنه؛ حالا چه نر چه ماده. من مشکلی در این مساله نمی بینم و حقیقتا ابراز عشق به هیچ مکانی به اندازه رختخواب نمی آد و کلام عاشقانه به اون خوبی تو فضا های دیگه نمی شینه.پ ن: ابراز عشق خودت یه مساله است؛ انتظار داشتن از طرف مقابل مساله ای دیگر که با این دومی من هم مخالفم.
پ ن2: راستی یه مساله ای: در رختخواب و موقت تحرکات سکس دیگه به سکس رسیدی و دلیلی نداره واسه چیزی که بهش رسیدی بها بدی! پس گفتنش یا می تونه نشون خریت باشه( یعنی آدم انقد ابله پیدا می شه؟) یا نشانه چیزی واقعی در قلب که قبلا هم بوده اما به خاطر پرده دری سکس فقط راحت تر به زبون می آد. خلاصه صرف اینکه پارتنرت فقط یا اکثرا تو رختخواب بهت می گه دوست داره، دلیل نمی شه دروغ بگه و تورو فقط برای سکس بخواد!
پ ن3: البرز جان عزیز و مهربان(شعر گفتم واست!) در مورد اینجور حرفها(مثل ناموسا) من باهات موافقم که اگه کسی بگه بهتره مخالفت نکنی و همش نزنی؛ ولی به عنوان شخص خودمو پایبند به نگفتنشون می دونم(به همان دلیل تحقیر و این حرفها که در ساخته شدن این ادبیات نقش داشته) و این دوتا مساله رو قاطی نمی کنم. یعنی اینو قبول ندارم که چون من قصدی ندارم و دیگران هم اگه گیر بدن احمقن(که ایندو تارو قبول دارم)، پس من از این ادبیات با وجدان راحت استفاده و خودمو از ناراحتی که برای دیگران پیش می آد، تبرئه کنم...
دقيقاً يارو به جای اينکه بشنوه من چی ميگم و اون کلمه رو هم صرفاً يه کلمه بدونه بدون هيچ گونه بار فلسفی خاصّی جز بيان حس (مثل همين دوستت دارم گفتن تو رختخاب که صرفاً بيان احساس تو موقع سکسه) ميآد گير ميده که فلان و بهمان.