احتمالا بدون لذت مازوخیستک، جدایی غیر ممکن بود. می شه خودتو بزنی به اون راه؛ که تنها هجوم آن چیزی که ازش گریزی نداری رو عقب می اندازه و بس. اما در نهایت برای رسیدن به آرامش تنها راه اینه که خودت داوطلبانه با تمام روح و ذهن به استقبال درد بری. با ناخنک زدن خالی مساله حل نمیشه؛ باید بارها و بارها در این موبیوس بی انتها غلط و واغلط بزنی. و تحصُّل به این آغوش باز برای آنچه که دردی است مجسم، بدون داشتن احساسات مازوخیستسک ناممکنه.