یه کم که می رم تو عمق ذهنم ، تبعیضی بسیار ماهرانه مستتر، رو می تونم ببینم. هرچقدر هم سکس را کاری دو طرفه بدونم، نمی تونم عذاب وجدانمو از سکس با یک دختر پنهان کنم. یعنی همیشه ناخودآگاه این حس لعنتی را دارم که اگر فرضا با فلانی سکس کنم بهش اجحاف کرد. مثلا اگر سکسی با دختری بدون پرداخت بهایی جز سکس خودم، انجام بشه، ناخودآگاه نمی تونم جلوی این حسمو بگیرم که یه جای کار می لنگه؛ که منطق بدون تبعیض چیز دیگری می گوید: وقتی سکس دوطرفه است همونجور که تو از سکس با اون لذت می بری عوضش روهم با لذتی که به اون می دی در می آری... البته یه بار دیگه هم گفتم در مساله تبعیض بین زن و مرد طرف برتر وجود نداره و هر دو طرف قربانی می شن. مثلا این حس ناخودآگاه من علاوه بر اینکه دید مفعول به زن را نشان می دهد، بی ارزشی سکس مرد(خودم) را هم در نظر من، نمایان می کند . به نظر من اصطلاح "ذهنیت دِفرمه" کلمه مناسبتری از تبعیض ( که ذاتا کلمه ایست که به برتر و پست تر تجزیه می کند)، است.