مکابیز مدتی پیش مطلبی را لینک داده بود که من دیشب شدیدا درگیرش شدم. البته دیر چون فیلتر بود و من به تازگی ابزار فیلتر دور زن پیدا کردم.
مطلب از سیبیل طلا بود ودر اعتراض به
مطلب محمود فرجامی درباره
مصاحبه شهرنوش فارسی پور که نهایتا به
جوابیه ای نفرت انگیز از طرف محمود فرجامی و باز هم
جوابیه ای از طرف لوا انجامید. این پیگیری برای من شدیدا تکان دهنده بود.
با دیدن طنز کثیف فرجامی پشتم لرزید از اینکه نکنه نوشته های منم اینجوری به نظر بیاد. از تحقیر انسان به خاطر جنسیت ، دین یا نژاد یا هرتفاوتی بیش از هر چیزی متنفرم. مطالب هجوی که می نویسم همونقدر که درباره زنا است درباره مردا هم هست و هیچ ذهنیتی ندارم. از نوع طنز کثیف امثال فرجامی که توش تحقیر زن داد می زنه حالم به هم می خوره. نهایتا مطالبم یه هجو ساده است نه چیزی بیش از آن... چیزی که اعتراف می کنم در ذهنم اگزَجره و تحقیرآمیز شده کل مساله سکسه. اونم به خاطر شرایط کثیف این مساله در اینجاست. خودم خیلی از این مساله متاسفم ولی به هر حال این مساله ربطی به تحقیر زن نداره و همونقدر که ذهنم در این زمینه زنو می کوبه مردو هم می کوبه.
پ ن: احتمالا خیلی از لینکا فیلترن.
پ ن2: دهنم به فحش خوارو مادر نمی ره. همش حس می کنم با امثال این یارو تو یه کاسه قرار می گیرم دلم به هم می خوره...
راستی این پست ات هم چسبید.
طنز تو حتی وقتی متمرکز بر سکس است ابدا شباهتی به بی مزه بازی های کثیف فرجامی و کوثر ندارد.این حس من است و معتقدم که اشتباه نمی کند.البته اگر لازم باشد می توانم این حس را تئوریزه کنم.اما فعلا همین کامنت را بعنوان شهادت یکی از اعضای هیئت منصفه قبول کن.
راستی حاجی آبرومونو بردی که. شیرین فارسی پور دیگه چه صیغه ایه؟!