"من دولت تعیین می کنم
من تو دهن این دولت می زنم"
اگر ترتیب این دو جمله برعکس بود، یعنی"من تو دهن این دولت می زنم (بعد)دولت تعیین می کنم"، می شد به عقل این نابغه اعظم شک نکرد؛ اما آخه کدوم کسخلی دولتی رو خودش تعیین می کنه با این نیت که بعد بزنه تو دهنش؟ فرض کن بعد تعیین دولت، زدی تو دهنش؛ انقدرم محکم زدی که سیفتِکسِش اِرُر شد. خُب نهایتا باز می مونی بی دولت و باید یه دولت دیگه تعیین کنی و طبق مرامت دوباره بزنی تو دهن این یکی و قس علی هذا...
پ ن: سیفتکس ارُر شدن (به کسرِ "تِ" و ضمّ "رِ"): درب و داغون شدن؛ به صورت "سیفتکس ارور دادن" یا حتی "سیمپلکس(به کسر "پ" و "لام") ارُر دادن" هم بکار برده شده است.
بعداً که با سواد تر شدم ديدم خداوکيلی جدّی ميگفته ملّت حاليشون نميشده. واقعاً هم زد تو دهن دولت موقت بازرگان ديگه. نزد؟