امروز کونم پاره شد. رفتم دنبال کارای فارق التحصیلی... خدا روز بد نبینه کارم به جایی کشید که از آبدارچیمونم باید امضا می گرفتم که نکنه یه نلبکی از آبدارخونه دودر نکرده باشم. به هر حال مثل همه جاهای دیگر مملکتمون تو ابتدا به ساکن درموقعیت متهمی مگر خلافش ثابت شه. تازه جون کندن پای این اثباتم پای خودته. خلاصه من حدود 30 تا امضا از اره و اوره و شمسی کوره گرفتم اونم در طبقات مختلف دانشکده های مختلف با فاصله های زیاد از هم. هنوزم پام درد می کنه...
پ ن: راستی اینم اضافه کنم که حضرات در پاره ای از مراجعات من نبودن و نیاز به رجوع دوباره کاها سه باره شد.
پ ن2:امروز اولین روز مراجعه ام نبود و هنوزم کارم تموم نشده :(