سر خلا باسن لخت
آفتوبه
Saturday, July 09, 2016
شکار پرتره: فرآیند مواجهه منِ عکاس با انسان-سوژه-طعمه


فتوژنیک بودن(بخش سوم)

پوست


اما سومین و آخرین شهود شخصی من در زمینه خوش‌عکسی نقش پوست است. بطور خیلی اجمالی آنهایی که پوست بهتری دارند، از این مزیت برخوردارند که در عکاسی بی اینکه از به تصویر آمدن لک ها و جوش‌های ریز و... بترسی، می‌توانی دیافراگم را گشوده‌تر کنی و فوکوس را به منتها درجه دقت برسانی تا جزئیات زیبا را به نحو احسن به ثبت در بیاوری. مثلا تلالو انعکاس نور در شبهه شفافت چشم‌ها که در چشم‌های تیله‌ای عمق‌دار این امر می‌تواند زیبایی یک پرتره ثبت شده را دو چندان کند. اما وقتی کسی پوست خوبی ندارد، این مساله تبدیل به شمشیر دو لبه‌ای می‌شود که هرچند با بکار بردن مهارت(در دیافراگم‌های گشوده عمق میدان کم است و باید سعی کنی با انتخاب زاویه و F مناسب قسمت‌های زیبا را طوری در مرکز توجه فوکوس قرار دهی در عین حالی که قسمت‌هایی مثل لکه ای روی پوست، فلو شود) می‌شود با آن به مبارزه برخاست، اما بهرحال دست و بالت را می‌بندد. چرا که پوست بر عکس دیگر اعضای صورت جای مشخصی نداره و بر کل سطح صورت کشیده شده است. 
اما باز هم نکته اینجا است که واقعیت چنین نیست؛ یعنی درست است که پوست خوب یکی از آیتم‌های زیبایی است؛ اما صرفا یکی از چند. نه اینکه بواسطه فرآیند عکاسی اینطور اهمیتش بطور متفاوت و خاصی یکتا شود. هرچند در عصر اینستاگرام، سلفی و موبایل‌های هوشمند بطور روز افزونی زیبایی‌شناسی ما عکس‌محور می‌شود. به این معنا که بطور روز افزونی مفهموم زیبایی بیشتر به سمت اطلاق به افرادی می‌رود که فتوژنیک اند و خود امر "دیدن" و شعف ناشی از مواجهه بی واسطه با زیبایی در محاق فراموشی قرار می‌گیرد.

پایان