بخشی از مکالمات دو پارتنر: -من نمی دونم چرا هروقت تو خونه با تو تنها می شم شکمم می افته به سر و صدا کردن - خب یحتمل مثل بقیه اوقات با خیال راحت بادی که تو شکمت می پیچه رو نمی گوزی بیرون
بسم الله رحمان رحیم سر خلا باسن لخت... آفتوبه! بسم الله... سر خلا باسن لخت؟!... خُب بسم الله یا علی علی یارت؛ آفتوبه؟ باسن لخت+آفتوبه؟! بسم الله! جُن جَن جِن! چی؟ جِن؟!=آفتوبه؟! وا مصیبتا؛ سر خلا... نه نه بسم الله!
ورژن1: -"بی درکجا"؟! -مگه با در کجای دنیا رو گرفتیم که بی در جایی رفتن تخممون باشه؟ ورژن2: -"بی درکجا"؟! -آخه لامصب حتما یکی باید بذاره درمون تا رفتنمون توجیه پیدا کنه؟
برای من که اینطوریه که در اکثریت قریب به اتفاق موارد بوی دهن طرفم اولش تو ذوقم می زنه؛ اما خیلی زود انگار که بوی دهانش می ره می شینه تو دهنم و رسما حس می کنم دهنش دیگه بی بو شده... البته شایدم این پدیده از تاثیرات درمانی سکس خوب(از عوارض خودتحویلگیری مضاعف!) باشه :p
مطمئتنا یه روزی چین های پیشونی اش به اندازه ی یه اثر هنری تاثیر گذار تکونم می ده. چین هایی که تو این سن و سال زمانی که داره ارگاسم می شه موقتا بین دو ابروش می افته؛ اما بعدها که سنی ازش گذشت یه حکاکی ثابت خواهد شد روی صورتش که فکر کردن به امضای پای اثر می تونه خُلت کنه